پوریا گلی

پوریا گلی جان تا این لحظه 7 سال و 9 ماه و 9 روز سن دارد

از احوالات این روزهای من....!!! :-)

سلام عشقم. گفتم یه مقداری از احوالات این روزهام بنویسم تا وقتی چند سال بعد می خونمشون برام یاداوری بشه و فراموش نکنم چه طور بود و گذشت....

الان که دارم این مطالب رو می نویسم دوشنبه 14دی 1394 هست و تو حدود 12 هفته هستی عزیزم. شنبه رفتم دکتر و برای دومین بار دیدمت. این بار واضح تر دیده میشدی عزیزم. خانم دکتر بهم قشنگ نشون داد گفت این سرشه، این شکمشه، و ... یه چیزی مثل نقطه روی سرت بود گفت دستشو گذاشته رو صورتش. به قول بابایی مثل اون خوابیدی. آخه بابایی هم گاهی همین طوری می خوابه... وااای تو دلم قربون صدقه ت میرفتم... وقتی قلبتو بهم نشون داد و دیدم داره میزنه اشک تو چشمام جمع شد. قبل رفتن به دکتر فکر می کردم صدای قلب نازنین تو اینبار برام میزاره ولی خانم دکتر گفت هنوز زوده و تو سونو ان تی برات میزارن.

خلاصه کلی از دیدنت ذوق زده شدم مامان جونم.... بعد خانم دکتر بهم گفت خداروشکر همه چیز خوبه و از بارداریت لذت ببر.... سونوگزافی 11هفته و 6روز برات زد. ولی به حساب ماما 11هفته و 3روز بودی عشقم. رشدت با این حساب خوبه... ازت ممنونم عزیزم که مامانی رو اصلا اذیت نمیکنی فدات شم. به هرکی میگم اصلا حالت تهوع ندارم میگه خداروشکر... خوش به حالت..... فعلا که دارم یه بارداری خوب رو تجربه می کنم خداروشکرررر......

دیگه از احوالاتم بگم که از بعضی خوراکی ها بدم اومده. مثل ماست و دوغ.... قبلا عاشق لبنیات بودم ولی الان نمیتونم لب بزنم. امیدوارم رو تو اثر نزاره و تو بعدا اینارو بخوری عشقم...

دیگه اینکه غذاخوردن تنهایی برام سخت شده واسه همین دوسه هفته ای هست که تقریبا هر روز می رم خونه مامانی و اونجا دور هم غذا می خوریم و خداروشکر خوب هم میخورم. البته دوسه روز خونه خودمون بودم و خوب نتونستم چیزی بخورم و سه کیلو وزن کم کردم.... و هنوز وزنم بر نگشته....

شنبه هفته بعد دفاع پایان نامه دارم و دارم خودم رو برای اون آماده میکنم. تو هم تو جلسه دفاعم هستی عشقم. برا مامانی دعا کن دفاعش به خیر بگذره.

راستی پنجشنبه با باباجون میریم غربالگری اول و سونو ان تی... اونجا میتونم صدای قلبتو بشنوم عززززیززززم..... دارم برای اون روز لحظه شماری می کنم....

خب دیگه حرفام طولانی شد... عزیزم واسه همه مامانای منتظر دعا کن و از خدا بخواه زودی به همه شون یه نی نی سالم بده....

راستی هنوز نیومدی و نمیدونم جنسیتت چیه و چه شکلی هستی عاشقت هستم. وااای به حال روزی که بیای بغلم و ............

عاشقتم عشقممممممم ...... :-*


تاریخ : 14 دی 1394 - 20:35 | توسط : مریم گلی*مامان پوریا گلی | بازدید : 575 | موضوع : وبلاگ | 2 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام