پوریا گلی

پوریا گلی جان تا این لحظه 7 سال و 9 ماه و 3 روز سن دارد

اتاق پوریا گلی

اتاق پوریا گلی


تاریخ : 09 خرداد 1395 - 21:03 | توسط : مریم گلی*مامان پوریا گلی | بازدید : 580 | موضوع : فتو بلاگ | یک نظر

اتاق پوریا گلی

اتاق پوریا گلی


تاریخ : 09 خرداد 1395 - 21:00 | توسط : مریم گلی*مامان پوریا گلی | بازدید : 525 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

اتاق پوریا گلی

اتاق پوریا گلی


تاریخ : 09 خرداد 1395 - 21:00 | توسط : مریم گلی*مامان پوریا گلی | بازدید : 555 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

اتاق پوریا گلی

اتاق پوریا گلی


تاریخ : 09 خرداد 1395 - 20:59 | توسط : مریم گلی*مامان پوریا گلی | بازدید : 571 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

عکس اتاق پوریا گلی

عکس اتاق پوریا گلی


تاریخ : 09 خرداد 1395 - 20:57 | توسط : مریم گلی*مامان پوریا گلی | بازدید : 788 | موضوع : فتو بلاگ | 2 نظر

اتاق پوریا عشق مامان

پسر گلم الان که 9 خرداد 95 هست اتاقت نسبتا کامل شده. به نظر من و بابایی که خیلی قشنگ شده. تو پست بعدیم چندتا عکس میزارم از اتاقت مامان جونم.

روز پنجشنبه 23اردیبهشت بود که من و باباجون اتاقی که برای تو درنظر گرفته بودیم رو خالی کردیم تا روز بعدش بیان اتاقتو کاغذ دیواری کنن. جمعه بود که دونفر اومدن و زیرکاری دیوارارو انجام دادن و گفتن 24 ساعت باید بمونه تا خشک بشه و چون وقتشون پر بود گفتن چهارشنبه میان برای کاغذ دیواری. ما اتاق خوابمون روهم خالی کردیم چون اونجا رو هم میخواستیم کاغذ دیواری کنیم. خلاصه تا چهارشنبه باید خونه همونطور بهم ریخته میبود. چون تو زیرکاری اتاقا از تینر استفاده کردن خونه خیلی بوی تینر گرفته بود. واسه همین شب اول خونه مامانی خوابیدیم. آخه من نمیخواستم تو اذیت شی به خاطر بوی تند تینر... راستی اونجا مامان جون واسه ظهر کله پاچه درست کرده بود. یه خاطره جالب برام گذاشتی مامانم... شبش انقدرررر تکون خوردی که نمی تونستم بخوابم. نصف شب بیدار می شدم میدیدم داری تکون میخوری. دوبار همچین تکون خوردی که درد شدیدی گرفت دلم ولی جالب بود. هیچ وقت دیگه اونطوری تکون نخوردی. شنیده بودم خوردن بعضی غذاها مثل کله پاچه باعث میشه جنین بیشتر تکون بخوره.....

خلاصه 4شنبه اومدن کاغذ دیواری اتاقتو انجام دادن و 5شنبه با بابایی رفتیم موکت انتخاب کردیم و 5شنبه آوردن پهن کردیم تو اتاقت. دیگه اتاقت داشت کم کم شکل می گرفت. روز یکشنبه هم که روز نیمه شعبان بود سرویس چوبتو آوردن. سه شنبه هم بابایی و دایی مهدی و مامانی اومدن یکم سرویس چوبتو جابجا کردن و وسایلی که واست خریده بودیم رو هم آوردن.....

روز بعدش هم من با کلی ذوق و شوق اتاقتو چیدم پسر گلم.... خیلی لذت بخش بود. انشالله خدا این حس خوب رو نصیب همه منتظرا بکنه... الهی آمین.

خلاصه یکسر از وسایلت مونده بود که یه شب با بابایی رفتیم و خریدیم تا دو سه روز پیش که نسبتا اتاقت کامل شد. همش میرم تو اتاقت و میگم کی میشه پوریای مامان بیاد و از وسایلش استفاده کنه. واسه اومدنت روزشماری می کنم پسر گلم...........................................


تاریخ : 09 خرداد 1395 - 20:33 | توسط : مریم گلی*مامان پوریا گلی | بازدید : 528 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

عکس سونو هفته 29

عکس سونو هفته 29


تاریخ : 09 خرداد 1395 - 20:29 | توسط : مریم گلی*مامان پوریا گلی | بازدید : 582 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

هفته 29

سلام پسر خوشگلم. خوبی؟ ببخشید مامانی حدود یکماه و نیم هست که به وبلاگت سر نزدم. تو این مدت ماشالله خیلی بزرگتر شدی پسرم. تکون خوردنات انقدر واضح شده که که از روی شکمم کاملا مشخصه و کاهی اوقات جابجا شدنت رو با چشمام میبینم. گاهی دردم میگره ولی لذت دیدن تکون خوردنات خیل خیلی بالاتر از دردشه.....

29 هفته و یک روز بود که رفتم سونوگرافی. دکتر گفت واسه دیدن موقعیت و وضعیت جنین. رفتم سونوگرافی دکتر هاشمی عطار تو امامت 15. با باباجون رفتم. خیلی معطل شدیم. حدود دوسه ساعت نشستیم تا نوبتمون شد. بعد آقای دکتر بلافاصله گفت پسره.... گفتم بله. بعد گفت چند هفته ای؟ گفتم 29 هفته و یک روز. گفت وزن و دور سرش سی هفته رو نشون میده. یعنی ماشالله رشدت خوبه پسر گلم. بهداشت هم رفتم برای آزمایش قند خون. خداروشکر دیابت نداشتم و همه چیز خوب بود. فقط یه کوچولو کم خونی داشتم که خانم دکتر گفت روزی دوتا قرص آهن بخورم آمپول ب12 هم بهم داد ک هفته ای یه دونه بزنم....

راستی پسرم تو پست بعدی عکس سونوگرافی هفته 29 رو میزارم که کاملا صورتت توش مشخصه. این عکسو قاب کردم گذاشتم تو اتاقت و هرروز نگاهش میکنم... دوستت دارم عشقم.............


تاریخ : 09 خرداد 1395 - 20:17 | توسط : مریم گلی*مامان پوریا گلی | بازدید : 515 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید