عکس های حرفه ای
عزیزم روز دوشنبه 20 شهریور بابا دوربین عمو نوید و گرفت و تو خونه کلی ازت عکس اداخت. چندتاشو میذارم ........
اینم عکس شام تولدت عشق من
شام تولدت همش کار خودم بود. البته با کمک مامانی و بابا جون و زنعمو جون.....
تولد پوریا جووونی
پسر گلم ما تو تاریخ 5/5/ عروسی دعوت بودیم. به همین دلیل تولد تورو 5/6/ گرفتیم. که روز جمعه بود. خدا رو شکر همه چیز عالی برگزار شد. تم تولدت مک کویین بود و همه چی قرمز بود. به همه اعلام کردیم تمش قرمزه و بعضیها لباس قرمز پوشیدن . من و تو و بابا جون هم قرمز پوشیدیم. عکسهات خیلی قشنگ افتادن. درضمن خونه مامانی تو فضای باز طبقه بالا گرفتیم جشنتو پسر گلم. انشالله جشن تولد 120 سالگیت عشق ابدی منننننننن...........................
عاشق تاب بازی
مامان جون پسر گلم. انقدر عاشق تاب بازی هستی که یک ساعت هم تاب بخوری خسته نمیشی عشقم
گاهی با دایی مهدی می بریمت پارک نزدیک خونه مامانی کلی تاب میخوری
ولی به سرسره خیلی علاقه نداری....
گاهی با دایی مهدی می بریمت پارک نزدیک خونه مامانی کلی تاب میخوری
ولی به سرسره خیلی علاقه نداری....
مسافرت شمال
سلام مامان جونم پسر گلم
اول تیرماه 96 در اواخر ده ماهگی تو
رفتیم سمت شمال پسرم. یک شب روستای زیارت خوابیدیم. دوشب محمودآباد . دوشب طالقان و سه شب تهران. مسافرت خوبی بود و در کنار تو به همه مون خوش گذشت.مامانی و دایی مهدی هم باهامون بودن. تو از بغل دایی بغل من نمیومدی. حسسابی عاشقشی.. تهران هه مشتاق دیدن تو بودن و دلشون واست تنگ شده بود.........
اول تیرماه 96 در اواخر ده ماهگی تو
رفتیم سمت شمال پسرم. یک شب روستای زیارت خوابیدیم. دوشب محمودآباد . دوشب طالقان و سه شب تهران. مسافرت خوبی بود و در کنار تو به همه مون خوش گذشت.مامانی و دایی مهدی هم باهامون بودن. تو از بغل دایی بغل من نمیومدی. حسسابی عاشقشی.. تهران هه مشتاق دیدن تو بودن و دلشون واست تنگ شده بود.........